تور مسافرتی: یک استاد دانشگاه اظهار داشت: سازمان میراث فرهنگی در برنامه ریزی های گردشگری از ظرفیت دانشگاهها استفاده ای نمی کند بنابراین طرح هایی می دهد که منجر به شکست می گردد.
محمود ضیایی استاد دانشگاه علامه طباطبایی به خبرنگار مهر درباره جای خالی جوامع دانشگاهی و پژوهش های آنها در طرح های سازمان میراث فرهنگی اظهار داشت: من موقعی به جلسه ای در سازمان میراث فرهنگی دعوت شدم و معاون سرمایه گذاری آن زمان اظهار داشت که فردی می گوید که من می خواهم چهارتاقی را مرمت کنم پاسخش را داده ام که اینها جزو وظایف حاکمیتی است و شما بگو میخواهی هتل بسازی من هم به تو وام می دهم. بعد از آخر صحبتش گفتم که عوامل تولید در گردشگری چه چیزهایی هستند چون ما گردشگری را یک صنعت میدانیم. مگر گردشگری غیر از همان تالاب و چهارتاقی و… است؟ توریست می آید که آتشکده و ابنیه تاریخی را ببیند. اینها منابع شما هستند یعنی همان عوامل تولید. پس این گفته اصلا درست نیست. در ضمن چه کسی تحقیق کرده با عنایت به تقاضای بازار و استانداردها، اولویت ما ساختن هتل ۵ ستاره است. ما بودجه محدود و نیازهای نامحدود داریم وظیفه مدیریت این است که چطور با منابع محدود به نیازهای نامحدود پاسخ دهد. به جای یک هتل ستاره می توانید ۵ هتل ۳ ستاره خوب داشته باشید. اگر قرار باشد بین اینها انتخابی باشد سوال یک مدیر باید درباره اولویت بندی آنها باشد هر دو را اگر بتوانیم بسازیم خیلی خوب است اما اگر نمی توانیم پس کدام در اولویت است؟وی در ادامه اظهار داشت: یک توریست خارجی که به ایران می آید تنها برای لذت و تفریح به ایران نمی آید پس اگر هتل سه ستاره خوب به او بدهید برای او بسیار بهتر از یک هتل ۵ ستاره است. متقاضی هتل سه ستاره خوب طبقات متوسط در ایران است که ۷۰ درصد گردشگران ایران را شامل می گردد. پس یک مدیر اگر بخواهد انتخاب نماید باید روی این مورد فکر کند که کدام در اولویت است اما چقدر روی این مورد کار و تحقیق شده است. دانشگاه می تواند مطالعه کند که اکنون در کجا هتل ۵ ستاره نیاز است. ما برپایه اطلاعاتی که می گیریم و با عنایت به روش شناختی علمی که داریم در واقع گپ های اطلاعاتی را پر می نماییم و به مدیران در تصمیم گیری کمک می نماییم. اما سازمان میراث فرهنگی چه استفاده ای از دانش اساتید دانشگاه برده است؟ضیایی بیان کرد: سازمان میراث فرهنگی بر خلاف شعارهایی که می دهد مدیریت دانش محور ندارند و باور ندارند که چه استفاده ای می توانند از جامعه علمی کنند. البته هستند افراد دلسوزی که در سازمان میراث فرهنگی کار می کنند و از این مطالعات هم بهره می برند. اما بعضی از دوستان یادشان می رود که رسالت آنها و رسالت دانشگاه چیست. قرار نیست که ما وظیفه آنها را انجام دهیم و کار اجرایی نماییم و راهکار اجرایی بدهیم. ما وظیفه نداریم که بیماری را تشخیص دهیم بعد نسخه بپیچیم. وظیفه اول دانشگاه بحث نظریه پردازی است اگر اجرا هم کار آن بود که باید در سازمان کار می کردیم.این استاد دانشگاه در گروه مدیریت جهانگردی بیان کرد: سوالم از سازمان میراث فرهنگی این است که چقدر اطلاعات موثق با استانداردهای مشخص به جامعه دانشگاهی داده اند تا آن را تحلیل کنند. ما هنوز حساب اقماری نداریم. درحالی که نخستین نیاز جامعه دانشگاهی آمار است ولی این سازمان در عرضه آمار اقدامی انجام نداده است. حتی این آمار موجود را هم در اختیار دانشجویان نمی گذارند. یا آنقدر این آمار غیر استاندارد و غیر استنباط است که شرم اطلاع رسانی دارند بنابراین است که اطلاعات، سوخته و یا قطره چکانی است. اگرهم در جایی مباحث علمی در حوزه گردشگری می شود، افراد حضور پیدا نمی کنند و یا اینکه جلسه را ترک می کنند.