تور مسافرتی: گردشگران بهترین سفیران فرهنگی برای ایران اند؛ سفیرانی که در بازگشت به میهن شان،، یا در فضاهای مجازی، آنچه را که در ایران دیده و تجربه کرده اند با دیگران در سطح جهان به اشتراک خواهند گذاشت.
خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ- مینو اصفهانی (دکتری گردشگری و توسعه پایدار، دانشگاه نورث وست آفریقا جنوبی)
این نوشتار در ادامه مطلب پیشین نویسنده با همین عنوان تهیه شده است که در تاریخ ۱۵ مهر در خبرگزاری مهر منتشر شد. این مطلب تلاش دارد که به کاربرد و کارایی اجتماعی-فرهنگی صنعت گردشگری در کشوری مانند ایران از زاویه ای متفاوت با آنچه که تا کنون به آن پرداخته شده بپردازد.
سالهاست پروپاگاندای جهانی تصویری منفی و کمتر واقعی از ایران و جامعه ایرانی به جهان ارائه می دهد. آنچه که از ایران غالبا در رسانه های مطرح دنیا به نمایش در می آید کشوری کمتر توسعه یافته است با چشم اندازهای طبیعی و فرهنگی یکنواخت و غیر جذاب. دراین میان کمتر سخنی از فرهنگ و تاریخ ایران و طبیعت چهارفصل و گوناگون آن است. همینطور موضوعاتی مانند توسعه فیزیکی و دستاوردهای علمی یا مشاهیر ایرانی غالبا پوشش داده نمی شوند. از نگاه مخاطبین عام این رسانه ها که متاسفانه اکثریت جامعه را تشکیل می دهد، ایران کشوریست درگیر و یا تحت تاثیر مستقیم جنگ های خاورمیانه. در اینجا کسی لباس رنگی نمی پوشد، زنان تحصیلات عالیه یا اجازه رانندگی ندارند، پیشرفت های علمی و تکنولوژیکی معنا ندارد و سطح خدمات اجتماعی و بهداشتی پایین است. خیلی ها اصلا ایران را نمی شناسند و به دلیل تشابه تلفظ انگلیسی دو واژه ایران و عراق معمولا فرقی بین این دو کشور قایل نیستند. آنچه که در کل نام ایران برای مخاطب عام رسانه ها (افراد اهل مطالعه و سفر معمولا از این قایده مستثنی هستند) تداعی می کند، به واقعیت کلی جغرافیای طبیعی و انسانی کشور شباهت چندانی ندارد. گرچه در خلال چند سال قبل افزایش دسترسی به اینترنت و رونق گرفتن روزافزون رسانه های اجتماعی بر ارائه تصویری مثبت تر و واقعی تر از ایران و ایرانی در کشورهای دیگر بی تاثیر نبوده، اما بی شک تبلیغات جانبدارانه رسانه ای هنوز بسیار قوی تر از رسانه های اجتماعی عمل می کند.
جامعه شناسان تعامل هر چه بیشتر انسان ها از اقوام و جنسیت و طبقات اجتماعی گوناگون را عاملی موثر در جهت همزیستی بهتر و توسعه صلح در جهان می دانند. این دقیقا کاریست که پدیده سفر با جامعه انسانی می کند. سفر انسان ها را از حریم امن روزانه شان بیرون می کشد و به آنها فضاهای جدید و مردمان ناآشنا را معرفی می کند. سفر این فرصت را به مسافر و میزبان می دهد که با استفاده از تولید تعامل های مداوم و غالبا مثبت انسانی یکدیگر را از نزدیک و نه از دریچه رسانه ها ببینند و بشناسند.
گردشگر که می تواند انسانی با هر جنسیت، قومیت، رنگ و مذهب باشد و جامعه میزبان، که می تواند یک خانواده، روستا و یا یک کشور باشد، در طول زمان احترام متقابل به هم نوع را می آموزند. سفر به انسان ها یاد می دهد که نیازهای معنوی و اولویت های فرهنگی یکدیگر را بشناسند و آن ها را محترم بشمارند. حتی امروز جهان از طریق توسعه گردشگری پایدار تلاش دارد به اصلی ترین دغدغه های کنونی جامعه بشری مانند توسعه عدالت اجتماعی (تقسیم عادلانه قدرت و ثروت)، حقوق بانوان و کودکان، فقر، انسان و محیط زیست ورود کند و در گردشگری پایدار ابزاری باشد برای کاهش مشکلات موجود و ارتقاء کیفیت زندگی انسان ها. اهمیت صنایع قدرتمند مانند نفت و خودروسازی در نقشی است که در چرخه اقتصاد بین الملل بازی می کنند؛ اما بر خلاف دیگر صنایع، اهمیت گردشگری تنها در پایداری اقتصاد ملی و تحکیم ارتباطات تجاری بین الملل نیست. بلکه نقش موثری گردشگری در آموزش و ارتقاء روابط سازنده بین انسانی، ترویج دوستی و صلح بین جوامع و فرهنگ ها، تشویق احترام متقابل و ارتباطات اجتماعی به دور از قضاوت های نادرست و خشونت هم مورد توجه است.
اما وقتی می گوییم جهان، منظور کشورهایی است که صنعت گردشگری را در درجه اول در ساختار حکومتی و دولتی خود درک کرده و پذیرفته اند و دوم برای توسعه آن سرمایه گذاری کلان بلندمدت کرده اند. در ایران چیزی به شکل گردشگری علمی و مدرن بعنوان یک ابزار اقتصای و اجتماعی قدرتمند وجود ندارد، پس نمی توان انتظار منافع اقتصادی و مزایای اجتماعی از آنرا داشت. در حالیکه حقیقت این است، فارغ از منافع اقتصادی هنگفت، ورود گردشگران از کشورهای گوناگون به ایران، بهترین و هوشمندانه ترین ابزار در جهت مقابله با پروپاگاندای جهانی و اصلاح تصویری است که از ایران به جهانیان داده شده است. گردشگران بهترین سفیران فرهنگی برای ایران می توانند باشند؛ سفیرانی که در بازگشت به میهن شان، در سفرهای آینده شان و یا در فضاهای مجازی، آنچه را که در ایران دیده و تجربه کرده اند با دیگران در سطح جهان به اشتراک خواهند گذاشت. تجربه نشان داده که تجربه سفر به ایران برای گردشگران خارجی بسیار متفاوت و البته مثبت تر ذهنیتی است که قبل از سفر به ایران داشته اند. خوراک های رسانه ای بخش مهمی از ذهنیت و دانسته های عامه مردم از یک پدیده و یا مکان را تشکیل می دهد، در حالیکه یک غیر ایرانی بعد از گردش در شهرها و روستاهای ایران، آشنایی با سبک زندگی و فرهنگ ایرانی، استفاده از خدمات و امکانات اجتماعی، تعامل و گفتگو با مردم خود می تواند واقعیت اجتماعی-فرهنگی ایران و البته اخبار و تبلیغات جهانی را عادلانه و بدون جانبداری به قضاوت بنشیند. متاسفانه ما هیچگاه از چنین امتیازات اجتماعی و فرهنگی ورود توریست به کشور بهره نبرده ایم.
این نوشتار به دنبال ارائه راهکار ملموسی در جهت بهتر شدن وضعیت کنونی گردشگری در ایران نیست. همانگونه که در آغاز گفته شد، هدف اصلی نویسنده باز کردن پنجره ای به دنیایی واقعی صنعتی است که روزانه میلیاردها دلار را در سطح جهانی جابجا می کند و اثرات اجتماعی – فرهنگی مثبتی از خود به جای می گذارد. صنعتی که اکثریت کشورهای جهان برای به دست آوردن سهم بیشتر از عایدات آن در رقابتی تنگاتنگ هستند، اما در ایران و در خلال دهه های گذشته ابدا جدی گرفته نشده است؛ تا جایی که منافع اقتصادی و مزایای اجتماعی-فرهنگی که از گردشگری دست ما را می گیرد در مقایسه با آمارهای جهانی حدودا صفر است!
پرونده «فرصتهای گردشگری برای چالشهای اقتصادی»- ۱: گردشگری در مقابل تحریم/ سازمان میراث فرهنگی، حیاط خلوت رئیس جمهورپرونده «فرصتهای گردشگری برای چالشهای اقتصادی»- ۲: جایگاه ایران در گردشگری دیجیتالیپرونده «فرصتهای گردشگری برای چالشهای اقتصادی»- ۳: صنعت گردشگری، راهبرد موفق در زمان بحرانپرونده «فرصتهای گردشگری برای چالشهای اقتصادی»- ۴: فرهنگ بسته و فرهنگ باز؛ گردشگری و توسعه فرهنگی اجتماعی ایرانپرونده «فرصتهای گردشگری برای چالشهای اقتصادی»- ۵: یک پیشنهاد؛ راه اندازی تورهای دریایی در دریای خزرپرونده «فرصتهای گردشگری برای چالشهای اقتصادی»- ۶ برداشت های آشفته از بوم گردی در ایران؛ لزوم نظارت بر فعالیت ها