به گزارش تور مسافرتی ترکیه تنها با یک مولانا توانسته برندسازی کرده و قونیه را قطب گردشگری ادبی و عرفانی کشورش نماید. آیا ایران با این همه جاذبه نمی تواند؟
خبرگزاری مهر؛ گروه فرهنگ -امیر هاشمی مقدم هفته پیش مراسم ۱۰ روزه «شب عروس» یا به عبارتی «شب عُرُس» در شهر قونیه ترکیه به پایان رسید. از آنجائیکه مولانا در هنگام مرگش به دیدار معشوق خود که حضرت حق باشد شتافت، آن را به مراسم عروسی تشبیه کرده اند. سرمای استخوان سوز قونیه (که در ترکیه مشهور است) هم مانع از حضور هزاران توریست خارجی در این شهر نشده بود تا گرداگرد آرامگاه مولانا، گرمابخش این شهر شوند. شهر قونیه در این ۱۰ روز، یک شهر ایرانی با زبان فارسی بود که گردشگران دیگر کشورها و حتی خود ترکیه ای ها هم میهمان ایرانی ها می شدند. ایرانی ها هر روز تا پاسی از شب و حتی گاهی تا صبح روز دیگر، در سالن اجتماعات هتل هایی که بودند، یا در خانقاه ها، یا حتی در میدان نزدیک آرامگاه مولانا، مراسم مثنوی خوانی، اجرای موسیقی عرفانی، سماع و… داشتند. این مراسم ایرانی ها آنچنان جذاب بود که هر کسی را به خود می کشاند. یعنی ایرانیان آمده بودند در کشوری دیگر تا فرهنگ شان را مصرف کنند و گردشگران دیگر کشورها و حتی ترکیه هم فرهنگ ایرانی را نه در خود ایران، بلکه در ترکیه بود که به تماشا می نشستند. در سالن یکی از همین هتل ها بود که با زوجی هلندی برخورد کردم که سالهاست روی صوفیان ترکیه کار پژوهشی می کردند. یکی شان می گفت در ترکیه و دیگر جاها هرچقدر هم که تلاش کنند، به غنای عرفان و تصوف ایران نخواهند رسید. به گونه ای راست هم می گفت. بیشتر چهره های شناخته شده عرفان، ایرانی بوده اند و آرامگاه بیشترشان هم در ایران است. از شمس تبریزی گرفته که مراد مولانا بود و به تعبیری اگر نمی بود، مولانا، مولانا نمی شد گرفته تا عطار نیشابوری، شیخ صفی، شیخ زاهد گیلانی، شیخ بالوی زاهد، بایزید بسطامی، شیخ ابوالحسن خرقانی، شیخ احمد جام، شاه نعمت الله ولی، بابا رکن الدین، جهانگیرخان قشقایی و ده ها عارف معروف دیگر که نه تنها در جهان اسلام، بلکه در بین خیلی از غیرمسلمانان هم شناخته شده اند. همین است که ایران اگر بخواهد، می تواند برای توریستهای خارجی و داخلی نقشه راه گردشگری عرفانی تدوین کند که مثلا از آرامگاه شمس تبریزی در خوی (آذربایجان غربی) شروع شده و بعد از گذر از اردبیل (شیخ صفی و فرزندان، پیر الوان و…)، گیلان (شیخ زاهد، پیر شرفشاه، آپیر جنگلی و…)، مازندران (شیخ بالوی زاهد، میرحیدر آملی و…)، سمنان (بایزید بسطامی، ابوالحسن خرقانی و…)، به خراسان (زادگاه حاجی بکتاش ولی، عطار، شیخ احمد جام و…) رفته و در راه بازگشت، از کرمان (شاه تعمت الله ولی، مشتاقیه، ۷۲ عارف کوهبنان و…)، یزد (شاه محمود، شیخ علی بنیمان و…)، فارس (حافظ، باباکوهی، باغ هفت تنان و…)، اصفهان (بابا رکن الدین، جهانگیرخان قشقایی و…) دیدن کرده و دست آخر به تهران رسیده و با هواپیما به کشور خودشان بازگردند. هرچند این یک راه پیشنهادی است که با ارزیابی های دقیق، می توان گزینه های دیگری به آن افزود یا از آن کاست، اما این راه چند مزیت دارد: یکم: با آرامگاه شمس و از شهر خوی آغاز می گردد. شهری کنار مرز ترکیه. بیشتر توریستهای خارجی که از طریق زمینی به ایران می آیند، مرز ترکیه را برای این کار بر می گزینند و قبل از آمدن به ایران، از ترکیه بازدید می کنند. بارها در قطار آنکارا-تهران با این گردشگران همسفر بوده ام. خیلی از توریستهای خارجی در ترکیه، مولانا را می شناسند و به واسطه او با نام شمس و عرفان ایرانی هم آشنایند. ازاین رو می توان آنان را ترغیب به تکمیل گردشگری عرفانی خود در ایران نمود. دوم: نکته مهم دیگر این است که خود ترکیه ای ها هم به چنین گزینه ای بسیار علاقمندند. شمس را همه ترکیه ای ها می شناسند و حاجی بکتاش ولی، شخصیت مقدس و محترم بین ۱۵ تا ۲۰ میلیون علوی ترکیه است. عطار هم نامی بسیار آشنا برای آنهاست و البته گوش شان با نام هایی همچون ابوالحسن خرقانی و بایزید بسطامی، بیگانه نیست. سوم: یک نکته مهم دیگر اینکه ترکیه ای ها و دیگر توریستهای خارجی آرامگاه شمس را در خوی دیده و با نصب یک تابلوی توضیحی به زبان های انگلیسی و ترکی می فهمند که حتی سلاطین عثمانی هم برای زیارت آرامگاه وی به خوی می رفته اند. ازاین رو شاید دست از تبلیغ مسجد شمس در قونیه بعنوان آرامگاه شمس (که هیچ سندیت تاریخی ای ندارد) بردارند. چهارم: این مسیر پیشنهادی، شناخته شده ترین استان ها و مقاصد گردشگری ایران را در خود جای داده و ازاین رو به خودی خود می تواند برای توریستهای خارجی جذاب باشد. از جانب دیگر، با آنکه در این مسیر پیشنهادی تنها به آرامگاه های بعضی از عرفا اشاره شده و از آرامگاه صدها عارف و هم خانقاه چشم پوشی شده، اما به علت غنی بودن ایران از نظر عرفان و مکان های وابسته به آن، همین راه را هم یک توریست خارجی اگر بخواهد به صورت گذرا ببیند، دست کم دو هفته به درازا می کشد. ازاین رو می توان مسیرهای گوناگونی برای تورهای عرفانی پیشنهاد کرد که هر توریست بنا بر زمان، بودجه و جاذبه مورد علاقه اش، تنها بخشی از آن را برگزیند. پنجم: ساماندهی تورها می تواند از شهر خوی (که به جز آرامگاه شمس، ده ها اثر تاریخی برجسته، اما ناشناخته دیگر هم دارد) یا حتی لب مرز شروع شده و با اتوبوس های وی آی پی، گردشگران مشتاق عرفان ایرانی را همراه با راهنمایان کار بلد، شهر به شهر گردانده و به صرفه جویی هزینه و زمان آنان هم یاری برسانند. البته لازمه همه اینها، کنار نهادن کینه بعضی از تندروان و متحجران نسبت به عرفان ایرانی است. ترکیه تنها با یک مولانا توانسته برندسازی کرده و قونیه را قطب گردشگری ادبی و عرفانی کشورش نماید. مرکز شهر قونیه در واقع یک مجموعه بزرگ است از سه گونه مکان: یکم، هتل های سه تا پنج ستاره؛ دوم فروشگاه های سوغات و صنایع دستی و سوم، رستوران ها و خوراک خوری ها. هر سه این مکان ها هم وابستگی کامل به گردشگران دارند و البته با استقبال گردشگران، بازارشان هم گرمی ویژه ای دارد. اما همه اینها به دنبال برنامه ریزی و پشتیبانی دولت ترکیه پیش آمده است. گردشگری نیاز به عمل گرایی دارد نه شعار زدگی. پرونده «فرصتهای گردشگری برای چالشهای اقتصادی»- ۱: گردشگری در مقابل تحریم/ سازمان میراث فرهنگی، حیاط خلوت رئیس جمهور پرونده «فرصتهای گردشگری برای چالشهای اقتصادی»- ۲: جایگاه ایران در گردشگری دیجیتالی پرونده «فرصتهای گردشگری برای چالشهای اقتصادی»- ۳: صنعت گردشگری، راهبرد موفق در زمان بحران پرونده «فرصتهای گردشگری برای چالشهای اقتصادی»- ۴: فرهنگ بسته و فرهنگ باز؛ گردشگری و توسعه فرهنگی اجتماعی ایران پرونده «فرصتهای گردشگری برای چالشهای اقتصادی»- ۵: یک پیشنهاد؛ راه اندازی تورهای دریایی در دریای خزر پرونده «فرصتهای گردشگری برای چالشهای اقتصادی»- ۶: برداشت های آشفته از بوم گردی در ایران؛ لزوم نظارت بر فعالیت ها
پرونده «فرصتهای گردشگری برای چالشهای اقتصادی»- ۷: صنعت گردشگری، راهبرد موفق در زمان بحران؛این بار با رویکرد اجتماعی پرونده «فرصتهای گردشگری برای چالشهای اقتصادی»- ۸: قیمت گذاری خدمات گردشگری و نقش آن در جلب اعتماد گردشگران خارجی پرونده «فرصتهای گردشگری برای چالشهای اقتصادی»- ۹: گردشگری دانشگاهی به مثابه یک سیاستگذاری علمی
پرونده «فرصت های گردشگری برای چالش های اقتصادی»- ۱۰: «روادید گذری» به مثابه فرصتی کوچک اما مهم
«فرصتهای گردشگری برای چالشهای اقتصادی»- ۱۱/ ارمنستان و ترکیه چه دارند که ما نداریم؟/گردشگری؛ آرزوها و واقعیت پرونده «فرصتهای گردشگری برای چالشهای اقتصادی»-۱۲ ابهام در راهکار حذف مهر ورود در گذرنامه گردشگران پرونده «فرصتهای گردشگری برای چالشهای اقتصادی»-۱۳ میان رشته ای، بُعد نادیده گردشگری در ایران پرونده «فرصتهای گردشگری برای چالشهای اقتصادی»- ۱۴ گردشگری دانشگاهی به مثابه فرصت سیاستگذاری فرهنگی «پرونده فرصتهای گردشگری برای چالشهای اقتصادی»- ۱۵صنایع دستی با سخنرانی های آتشین همایش ها رشد نمی کند