به گزارش تور مسافرتی واژگونی یک دستگاه اتومبیل با ۹ سرنشین در محور یاسوج ـ چرام که به مرگ هشت نفر منجر گردید، سقوط یک پاراگلایدر در متل قو که ۱۱ نفر را مجروح کرد، غرق شدن ۵ نفر در آبشار بیشه، دریاچه گهر و تنگه لی لی، قایق سواری مسافرانی با پوشش نامتعارف در سد لفور مازندران که خشم و واکنش بسیاری را برانگیخت و ترافیک سنگین در جاده های منتهی به شمال کشور که چهار روز متوالی طول کشید، درحالی که هنوز آمار تصادف و دیگر حوادث اعلام نشده، این اتفاق ها فقط بخشی از دستاورد یک تعطیلات چند روزه است که حتما وجه های مثبتی هم داشته اما باز این پرسش را به وجود می آورد که آیا ما آمادگی های لازم را برای توسعه سفر در کشور داریم؟
به گزارش تور مسافرتی به نقل از ایسنا، ستاد هماهنگی خدمات سفر یک روز به آغاز تعطیلات نیمه خردادماه، اطلاعیه ای داد تا به مسؤولیت خود که همان هماهنگی بین دستگاه ها است، عمل کرده باشد. در اطلاعیه آمده بود: «طبق برنامه ریزی های صورت گرفته به منظور کسب رضایت هموطنان در تعطیلات پیش رو، اموری همچون “نظارت بر فعالیت تأسیسات و مؤسسات خدمت رسان، بویژه واحدهای عرضه دهنده خدمات در مسیرهای بین راهی و بین شهری”، “راه اندازی سامانه پاسخگویی به شکایات در تمامی استان ها با خدمات به موقع”، “تشکیل تیم های نظارتی تلفیقی با حضور دستگاه های نظارتی، خدماتی، امدادی و غیره به منظور نظارت بر اماکن و مراکز خدمات رسان به مسافران” و “آمادگی مراکز امدادی، بهداشتی و درمانی، رفاهی پذیرایی و اقامتی برای عرضه خدمات به مسافران ورودی به استان ها” انجام شده است.»
حالا هم با آخر تعطیلات، با انتشار تصاویری از شلوغی ها و ازدحام جمعیت در سایت های تاریخی و طبیعی که بیش تر از ظرفیت تحمل آنها است، از دستاورد حاصل شده ابراز رضایت شده و آنرا مرهون اقدامات انجام شده در تبلیغ مناطق غربی و شمال غربی کشور بعنوان مقصدی تازه برای سفر، توصیف می شود؛ تا جایی که شلوغی و صف های طویلی که در سایت های تاریخی و طبیعی تشکیل شده را «بهار گردشگری ایران» تعبیر کرده اند.
با این حال، چالش ها و حوادثی در چهار روز تعطیلات نیمه خردادماه رخ داد که بعضی از آنها به شکلی تکرار حوادث تعطیلات نوروز بود و در نتیجه ی آماده نبودن زیرساخت ها، کمبود نظارت، تبلیغ یک سویه جاذبه ها در صدا و سیما بدون آموزش گردشگران و بدون اطلاع رسانی درباره حساسیت های آثار تاریخی، طبیعت و بومی ها، آموزش ندادن جامعه محلی و دخیل نکردن آنها در تصمیم سازی و برنامه ریزی ها و موازی کاری دستگاه های ذی مدخل، بود.
مستندات مرکز آمار ایران نشان داده است در بهار سال ۹۷ حدود ۸۰ درصد خانوارها با وسیله نقلیه شخصی سفر کرده اند که گویای حجم سفرهای جاده ای، ترافیک و حوادث احتمالی است. با وجود چنین آماری اما عملکرد و واکنش دستگاه های متولی نشان داد که برنامه ریزی و پیشبینی ها با نگاه آماری صورت نمی گیرد.
در نتایج طرح آمارگیری از گردشگران ملی که مرکز آمار ایران از بهار ۹۷ منتشر نموده، استان های پر سفر که بیشترین اقامت شبانه داشته اند مشخص شده که خراسان رضوی، مازندران، تهران، فارس، اصفهان از آن جمله بوده اند. به تجربه ی آژانس های مسافرتی هم در تعطیلات نیمه خردادماهِ هر سال، بیشتر سفرها به مناطق خوش آب و هوا در نوار شمالی و استان های غربی کشور انجام می شود و هر سال گزارش ترافیک و معطلی در جاده های منتهی به این مناطق را پلیس راهنمایی و رانندگی هم اعلام می کند، ازاین رو شناسایی جاده ها و شهرهایی که مقرر است با حجم زیاد مسافر روبرو شوند و به آمادگی و تجهیز بیشتری نیاز دارند، کاملاً مشخص است، اما این که چرا برخی استان ها با شوک و کمبود امکانات مواجه گشتند، به صورتی که در بعضی از شهرهای استان کردستان از مردم خواسته شد به علت نبود سکونت گاه، مسافران را به خانه های خود دعوت کنند یا فضای پارکینگ اتومبیل ها را برای اسکان مسافران خالی از اتومبیل کنند، یا اقامتگاه هایی که کل سال در شمول واحدهای غیرمجاز قرار گرفته اند در این پیک سفر همچون نوروز و یا نیمه خرداد، بعنوان اقامتگاه مجاز معرفی گشتند، جای سوال دارد.
پرسش دیگر این که چرا با علم به این که بیشترین حجم سفر خانوار ایرانی زمینی انجام می شود، اقدام لازم برای به سازی و ایمن سازی محورهایی که پلیس بارها اعلام نموده نقاط حادثه خیز آنها را شناسایی کرده، انجام نمی شود؟
خیلی از جاده هایی که فرعی اند اما به اندازه یک آزادراه یا بزرگراه تردد دارند، هنوز ایمن سازی نشده اند و معمولاً در پیک های سفر حوادث تلخی در آنها اتفاق می افتد، محور یاسوج-چرام (باغچه سادات) که شاهد مرگ یک خانواده ۸ نفره بود، مصداق خوبی برای این ادعا است. جاده ای فرعی با پیچ های بسیار خطرناک، شیب تند و با علایم ایمنی کم که به اندازه یک راه اصلی، در آن تردد و استفاده می شود اما بیشتر از پنج سال است که کار تغییر پیچ ها و حذف نقاط حادثه خیر آن، به حال خود رها شده است.
حتی بیشتر جاده های منتهی به دریای خزر که نه تنها در تعطیلات بلکه در هر آخر هفته زیر بار ترافیک سنگین خودرو ها می روند هم ایمن سازی نشده اند. بعضی از این جاده ها بخصوص آن هایی که فرعی تلقی می شوند اما به اندازه یک راه اصلی مورد مصرف دارند، شانه و استراحتگاه ندارند و رمپ های آنها تحمل حوادث احتمالی را ندارد و گاهی خود آنها خطری برای خودرو به حساب می آید. بعضی از این جاده ها فاقد علایم هشداردهنده و روشنایی هستند. تعداد تابلوهای راهنمایی و رانندگی در بعضی جاده ها بخصوص آن هایی که از شهرهای بزرگ فاصله دارند، کم و مشخصات و جهت آنها گاه گمراه کننده است. سامانه جامع ۱۴۱ که شماره تماسی برای دریافت اطلاعات راه ها و متعلق به سازمان راهداری و حمل و نقل جاده ای است هم در مواقعی مثل تعطیلات نیمه خرداد و عید فطر، سرعت بالایی برای پاسخگویی به تماس ها را ندارد و نوبت انتظار برای دریافت اطلاعات از راه آن، طولانی است.
شهر بانه در استان کرستان در تعطیلات عید فطر