به گزارش تور مسافرتی حامد الماسی توریست ایرانی، طی یادداشتی به آداب مسافرت به طریق هیچهایک پرداخته و نکاتی را که مسافران باید در فرهنگ جامعه میزبان مراعات کنند، گوشزد کرده است.
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ: حامد الماسی
سفر رفتن یک مقوله بسیار جذاب و پرطرفدار است، اما سفر هم مانند هر جریان دیگری دارای آداب و رسوم به خصوصی است که دانستن و رعایت برخی نکات، مهم و ضروری می باشد. مشاهده برخی رفتارها از جانب مسافران و کوله گردها و برخی جو دادن ها و دیدگاه ها به سفر بهانه نوشتن این مطلب شد. در ادامه به چهار نکته مهم درباره سفر می پردازم.
به ۱۸، ۲۰ساله های عاشق جاده
خلاصه بگویم که اگر پشتوانه مالی دارید و مقرر است مدت کوتاهی زندگی بی قید و شرط را تجربه کنید؛ سفر کنید و طبیعت را آنگونه که هست، لمس کنید. پیشنهاد می شود هرچه سریع تر انجامش بدهید و قدم بزرگی در زندگی بردارید و در ادامه می بینید که تاثیرش حتی شاید تا مدت های طولانی روی کیفیت زندگی تان احساس می شود! اما اگر با دیدن یکی دو فیلم ارزشی غریزه پیش تاریخی تان فعال شده و عشق به طبیعت خواب را از چشمانتان ربوده فراموش نکنید کجاییم؟ ما در ایران هستیم امکان دارد عشق به طبیعت و سفر مدتی چشم ما را روی انواع دشواری ها ببندد و با تحمل سختی ها عاشقانه ادامه بدهیم، اما در ادامه سرخورده شدن و به بیهودگی رسیدن هم محتمل است.
اگر جوانی اروپایی را ضمن مسافرت هامان ملاقات کردیم و دیدیم بی قید و بی برنامه قصد جهان گردی و جهان بینی دارد، یک سری پیش زمینه ها و حداقل های زندگی به صورت پایه برایش فراهم است. اگر در کشورهای توسعه یافته یکی می گوید: «من می خواهم میلیونر شوم» و دیگری می گوید که «به پولدار شدن بعنوان هدف فکر نمی کنم» و ترجیح می دهد فلان کار را که دوست دارد دنبال کند، این حقیقت دارد. شاید این گفته ها در ایران، افغانستان یا عراق، مسخره به حساب بیاید و کسی که حتی صادقانه بگوید که دنبال پولدار شدن نیست و ترجیح می دهد دنبال عشق اش به هنر یا هر چیزی برود، حرفش را باور نکنند. چون همه آن مقدمات از پیش تعیین شده در کشورهای توسعه یافته، بر دوش فرد فرد جامعه است؛ ازاین رو پول داشتن و پس انداز معمولا جز برنامه های اصلی زندگی در کشورهای درحال توسعه یا توسعه نیافته است. (برخی افراد از این قواعد مستثنی هستند که روی صحبت های من با آنها نیست.)
«هیچهایک» و سفر رفتن با کمترین هزینه
واژه هیچهایک در ایران تا حد قابل قبولی بر سر زبان ها افتاده و حالا بخش اعظمی از مردم با این واژه و کلیاتی ناقص از این سبک جابه جایی آشنا هستند. شاید به جرات بشود اظهار داشت که غالب اهالی سفر و سفردوستان ایرانی این مورد را می شناسند.
اگرچه هستند کسانی که سفر می کنند و هنوز هیچهایک جزء برنامه های سفرشان است، تمام قواعد زندگی را در هم می شکنند، ساده و زیبا طی طریق می کنند و از زندگی به معنای واقعی لذت می برند، اما نبود بستر مناسب برای هرگونه مقوله وارداتی بخصوص مقولات فرهنگی مرا بر آن داشت که در این باب هم مشاهده گر صرف نباشم.
-اگر عاشق سفری؟ و پول کافی نداری؟ چه چیز بهتر از همچین فازی! شروع کن و با آدم ها و ماشین هاشان همراه شو و کم هزینه به عشق سفرت برس و حال اش را ببر اما رعایت ادب، خوش صحبت بودن، خاطره گویی، گاهی دادن یک هدیه، یعنی فرهنگ سازی!
اما اگر پول کافی داری و فقط دنبال یک تجریه جدیدی! می خواهی بدانی دوره گردا چطور زندگی می کنند، بکپکر بودن (بک پکرها توریستهایی هستند که با یک کوله پشتی حاوی ملزومات، سفری را آغاز می کنند. مدت این سفر به خود گردشگران، برنامه و توان آنها مربوط می شود و گاهی تا چندین ماه ادامه پیدا می کند) و ریسک هیچهایک را می خواهی تجربه کنی، بد نیست در زمان ناهار یا شام، همسفر جاده ات یا راننده ای را که اعتماد کرده و ریسک کرده و سوارت کرده میهمان کنی یا در هر زمانی به یک نوشیدنی دعوتش کنی.
کم کردن یکنواختی جاده با گپ و گفت برای خود و راننده بطور قطع واجب است و فرق میان رابطه بر مبنای پول با رابطه ای از جنس اعتماد و آغاز دوستی در همین نکات است؛ به نظرم. هندزفری گذاشتن و خوابیدن کار درستی نیست. راننده احیانا به هدف هم صحبت شدن ترمز کرده است.
احترام به میزبانان فرهنگی، محلی ها و ساکنان مقصد سفر
احتیاط و رعایت ادب و خودنگه داری غالبا باید از جانب مسافر باشد. اینکه مسافر با دیدن فرهنگ ها و آداب مختلف، همواره پذیرش یک چیز متفاوت برایش راحت تر است تا یک محلی که امکان دارد تمام چیزهای متفاوتی که دیده باشد همین من مسافر کوله به دوش باشد.
احترام به خرده فرهنگ ها از اصول مهم سفر است. باید همواره با فرض اینکه محلی ها پذیرش هر چیزی را ندارند، رفتار نماییم. شاید یک رفتار عادی برای من یک بی احترامی به میزبان باشد. زیبایی و انگیزه سفر همین تفاوت هاست آنهارا بشناسیم.
سفر می نماییم که ببینیم
دیدن یعنی پذیرفتن. سختی می کشیم، سختی توقع را کم می کند. تفاوت ها را می بینیم. پس پذیرش بالا و توقع پایین و احترام به تفاوت ها سفر را زیباتر و همراه با آرامش بیشتر می کند. مشاهده گر باشیم و بی قضاوت. سفر نماییم که زمین بهتر بچرخد.