به گزارش تور مسافرتی «اسبنده وَزوانی یا اُهو بله» نام مراسمی ست که در شهرِ سنتی و تاریخیِ وزوان، در جهت جمع آوری کمک های مردمی به نیازمندان انجام می شده است. این جشن بعد از سالیانِ درازی که در معرضِ فراموشی بود، با همراهیِ مردم در شهر وزوانِ اصفهان برگزار و احیا شد.
به گزارش ایسنا، جشن سنتی اسبنده وزوانی (اُهو بله) در شهر سنتی و تاریخی وزوان برگزار گردید. این آیین طبق سنتی دیرینه هرساله پیش از شروع اسفندماه با شور و نشاط و به مناسبت فرارسیدن «اسفند کشاورزی یا اسفند رعیتی» با حضور نوجوانان و جوانان محله ها، با پوششی مناسب و شعرخوانیِ دسته جمعی برای مژده دادنِ آغاز ماهی که آخر یخ و یخبندان است، برگزار می گردد. شرکت کنندگانِ این مراسم، به صورت دسته جعی با خواندنِ شعر «اُهو بله» به در منازل آبادی می روند و شعر می خوانند تا صاحب خانه به آنها انعامی تقدیم کند. توت خشک، کشمش، برگ خشک آلو و برخی دیگر از اوقاف، سکّه، پول و هدایایی ست که مردم به جوانان تقدیم می کنند و در نهایت، هدایا در آستانه نوروز بین نیازمندان توزیع می شود.
در گزارش برگزاری این مراسم آمده است: سال جاری با عنایت به سند چشم انداز شورا و شهرداری وزوان در جهت احیای آیین ها، بازی ها، بافت ها و مراسم های سنتی، مردم این شهر در حرکتی نمادین، با پوشش غالب سنتی، دست به دست هم دادند و «اُهو بله وزوانی» را احیا کردند که حضور گسترده مردم و شرکت کردنِ بزرگان و ریش سفیدان در آن بسیار چشم گیر بود. این مراسم از ساختمان پژوهشکده قنات جهانی وزوان آغاز شد؛ چنان که مردان و زنان با خواندنِ شعرِ «اُهو بله» به سمت خانه ها حرکت کردند و پس از دریافت انعام به مسجدجامع شهر رفته و با سپردن انعام جمع شده به متصدی آن جا، سبب شادی دل های نیازمندان در آستانه عید نوروز شدند. نکته بسیار مهم این است که مردان و زنان این شهر بدون هیچ گونه اطلاع و اعلام و به صورت کاملاً خودجوش، مبالغی را در کیسه سرگروهِ اُهو بله خوان می ریختند تا نه تنها این آیین حفظ شود، بلکه گل ریزانی در برای کمک به نیازمندان باشد. شورای شهر وزوان اعلام نموده در تلاش است تا با احیای آیین های کهن، علاوه بر نشرِ حداکثری، از آنها برای شاد کردن دل های نیازمندان و ایجاد بوم گردی و فرصت گردشگری استفاده بهینه کند.
فرهنگی مترصد بهانه ای برای برگزاری جشن
آن چنان که به روایات منقول است و به کتابت، مکتوب، «ایران» زادگاه آیین های پُرشوری ست؛ آیین هایی که لحظه به لحظه ی یک سال را در بر می گیرند و برای هرروز آن برنامه ای تدارکی می بینند؛ جشن ها و مناسبت هایی چون «عید نوروز»، «سیزده به در»، «جشن آب»، «جشن برداشت محصول» و رسوماتی جهت کمک به نیازمندان و فقرا. اما آن چه در این برهه از زمان احتیاج به توجه دارد، حفظ، نگهداری و احیای این آیین و نشر گسترده به نسل امروز است. آیین «اسبنده وَزوانی یا اُهو بله» بعد از سال ها، روز پنج شنبه ۲۸ بهمن ماه ۱۴۰۰ در شهر وزوان(از توابع استان اصفهان) برگزار شد.
هدف از برگزاری «اُهو بله» چه بوده ؟
«اُهو بله» مراسمی ست که نه تنها در شهر وزوان بلکه در دیگر شهرهای سنتی و تاریخی ایران انجام می شده. هرساله در این مراسم، جوانان و نوجوانانِ شهر وزوان، پنج روز پیش از شروع اسفندماه، که به «اسفند کشاورزی یا اسفند رعیتی» معروف است، آنرا با شورونشاط اجرا می کردند. در «اُهو بله» جوانانِ هر محله با پوشش مناسبِ زمانِ خود، با شعرخوانیِ دسته جمعی آخر بهمن ماه را اعلام نموده و شروع اسفندماه را مژده می دادند؛ اسفندی که آخر یخ و یخبندان است. عبارت «اسبنده و موسبنده» یعنی فصلِ «ماسیده شدن و یخ بستن» بند آمده و اسفند که شروع فصل «زایشِ گوسفندان» است، شروع شده. البته در توضیحِ آن آمده که منظور، فصلِ «گردشگاه گوسفند» که موقعِ چرخشِ برّه در شکم مادر در ماه پنجم حاملگی ست، فرامی رسد. نکته مهمی که باعث تمایز نحوه برگزاریِ این مراسم در وزوان با اُهو بله در دیگر شهرها و آبادی ها می شده، همین است که در این شهر، از این آیین برای تأمین مایحتاج عید نوروز فقرا استفاده می کرده و می کنند، درحالی که در دیگر آبادی ها انعامِ به دست آمده، فقط میان اعضای گروه تقسیم می شده است.
نحوه اجرا و شعر آیین باستانیِ «اسبنده وَزوانی»
هنگام اجرای «اُهو بله» تکان یا سردسته، هر مصراع را می خوانده و گروه پاسخ می گفتند: «اُهو بله»! واژه «اُهو» تأکیدی ست که پیش از «بله» می گفته اند. گروه با خواندنِ همین ابیات حرکت می کردند و به در منازل آبادی می رفتند و پشت در ابیات را با شور و نشاط بیشتر می خواندند تا صاحب خانه به آنها انعامی تقدیم کند. انعام دریافتی معمولا خشکباری بود که در فصل زمستان استفاده می شد. توت خشک، کشمش، برگ خشک شده آلو (ترشاله) و گاهی هم سکّه و پول. و پس از جمع آوری، عیّارانِ گروه درصدی از ماحصل دریافت شده را به بین اعضا تقسیم می کردند و بخش اعظم آنرا برای فقرای آبادی کنار می گذاشتند تا قسمت کمی از مایحتاج شان را برای شب عید نوروز تأمین کنند.
همچنین شعر اسبندی وزوانی(اُهو بله) به شرح زیر است:
«اسبنده و ماسبنده اُهو بله، اُهو بله
گردشگا گوسبنده اُهو بله، اُهو بله
اسفند طرف فینه اُهو بله، اُهو بله
جوز قند چه شیرینه اُهو بله، اُهو بله
تنباکو رو گل نم کن اُهو بله، اُهو بله
آتیش ز سرش کم کن اُهو بله، اُهو بله
تا ما بکشیم دودی اُهو بله، اُهو بله
آماده بشیم زودی اُهو بله، اُهو بله
صدای غرغر بزغاله میاد اُهو بله، اُهو بله
نالبکی پر از ترشاله میاد اُهو بله، اُهو بله
صدای عرعر سوول میاد اُهو بله، اُهو بله
نالبکی پر از پول میاد اُهو بله، اُهو بله
هر کی بزان پوور بو اُهو بله، اُهو بله
طاق کیش جی سور بو اُهو بله، اُهو بله
هر کی بزان دت بو اُهو بله، اُهو بله
کیه اش پر قالی بو اُهو بله، اُهو بله
مشهدی(نام صاحب خانه) شمایی اُهو بله، اُهو بله
از باغ شاه میایی اُهو بله، اُهو بله
عرق داری نچایی اُهو بله، اُهو بله
کولچه سمور به دوشت اُهو بله، اُهو بله
گل بریزم به دوشت اُهو بله، اُهو بله
یه خر خریده بودم اُهو بله، اُهو بله
یه گوشش بریده بودم اُهو بله، اُهو بله
یه چوبش زدم نمی رفت اُهو بله، اُهو بله
دو چوبش زدم نمی رفت اُهو بله، اُهو بله
چوب سوم یه چیزیش بده تا بره»
در صورتی که صاحب خانه از وضع مالیِ خوبی برخوردار بود ولی در را به روی گروه باز نمی کرد تا کمکی به نیازمندان برساند، گروه با بیت زیر محل را ترک می کردند و عمل و کردار صاحب خانه را به «شغال» نسبت می دادند؛ «منقل پر زغاله صاحب کیه؟ شغاله».