«نه ارث پدر من است و نه ارث پدر بازدیدکنندگان، آن قدر بی ادبانه در مقابل درخواستِ استفاده از ماسک در فضای سربسته موزه جواب مان را می دهند که دیگر جرات تکرارش را برای کسانی که ماسک را در می آورند تا هر چند دقیقه یک مرتبه به سادگی سلفی بگیرند، نداریم»
تجربه ی درخواست موزه داران از برخی بازدیدکنندگان موزه ای جهت استفاده الزامی از ماسک در این فضاها آن قدر برای شان تلخ است که بیشتر، دلگرمی برای انجام وظیفه شان آن هم در این روزهای کرونایی را کمتر می کند و همان می شود که وقتی به مراقبان موزه برای تذکر ندادن به افرادی که فقط در ورودی کاخ گلستان ماسک به دهان دارند و پس از آن برای گرفتن تصاویر یادگاری و گاها سلفی در تالارهای سربسته با خیال راحت ماسک را در جیب شان می گذارند، اعتراض می کنیم؛ اشک حلقه شده در چشم شان را می بینیم و خاطره توهین هایی که از برخی مخاطبان موزه ای در همین مدت به ذهن سپرده اند، را می شنویم!
به گزارش تور مسافرتی به نقل از ایسنا، داستان از همین جا شروع می شود؛ ورودی مجموعه ی فرهنگی تاریخی کاخ گلستان و اتاق فروش بلیت کاخ موزه ها. پس از عبور از بنری که نسبت به استفاده از ماسک در فضاهای موزه ای تاکید دارد؛ چند کارمند موزه هم در همان فضا برای نظارت و تاکید بر این روند چشم در چشم بازدیدکنندگان می شوند، تا این جای کار همه چیز درست است، یعنی آغازی خوش برای موزه داران و آثار و فضاهای موزه ای در محیط سربسته که ریسک کمتری در مقابل انتشار کرونا را تجربه می کنند.
اما ماجرا با بازدیدکنندگان پس از همین اتاق آغاز می شود، بیشتر از ۹۰ درصد افراد با رعایت همین پروتکل های ساده برای سلامتی خود، موزه داران و آثار و فضاهای تاریخی گرمای هوا و نفس گیری را زیر ماسک تحمل می کنند، اما ۱۰ درصد از مخاطبان موزه ای به محض دور شدن از مراقبان و نگهبانان سریع دست به کار می شوند، ماسک از دهان برمی دارند و دوربین تلفن همراهشان را برای گرفتن عکس و سلفی آماده می کنند و ماجرا تا آخر بازدید از محیط های بسته مختلف موزه ای ادامه دارد.
از طرفی نگرانی های موزه داران برای ورود افرادی که دستور ساده ی ماسک زدن را فدای تصاویر سلفی می کنند، زیاد و زیادتر می شود؛ مانند دیالوگی که دو موزه دار با یکدیگر دارند.
کنترل کننده بلیت تالار اصلی؛ تا چشم اش به درِ ورودی افتاد، اظهار داشت: «امروز این تعداد آمده اند، اگر بفهمند یک شنبه همه موزه ها رایگانند، چند نفر می آیند، چطور وضعیت را کنترل کنیم»؛ راهنمای موزه که یک چشمش به تالار جلویی و چشم دیگرش به در ورودی است، جواب داد: «باید با گروه بندی های چند نفره اجازه ورود بدهیم، می توانیم درها را تا زمان نرفتن گروه بعدی ببندیم»
از زمان بستن ورودی اصلی کاخ اصلی گلستان جهانی شده، یکی از ورودی های دیگر موزه که به تالار اصلی راه دارد، میزبان مخاطبان است و حالا برای دیدن تالار اصلی می توان دو تالار دیگر را هم بازدید کرد تا به کاخ اصلی رسید.
و همین طولانی شدن مسیربازدید، خود به کنترل حضور بازدیدکنندگان موزه ای در این روزها کمک می نماید. پشت در تالار اول برای خلوت شدن می ایستیم تا دومین تالار خلوت شود، یکی از موزه داران که نگران وضعیت حضور مردم در روز جهانی گردشگری در کاخ است، می گوید؛ «امروز (جمعه ۴ مهر) با آمار بالایی از حضور مردم مواجه شدیم، روز شلوغی را پشت سر گذاشتیم و با حرکت دست همکارش راه را برای ورود به تالار بعدی نشان داده است.»
حالا ماجرای اصلی عبور رسیدن به ورودی کاخ اصلی است، وقتی مقرر است از سرسرای کاخ به طبقه دوم بروی، اما آینه کاری ها و تزیینات آن قدر چشم گیر و دل فریب هستند که مخاطب اولی های کاخ را جهت استفاده از ماسک و حتی پاپوش برای کودکانشان و افرادی که پشت سر عکاس منتظرند تا عکس گرفتن شان تمام شود و بتوانند به تالار اصلی بروند، بی دغدغه و بی خیال می کند…
این خان هم که پشت سر می گذاریم، با همان مخاطبان راهی کاخ اصلی می شویم، ولی به نظر می آید عکس گرفتن هنوز واجب تر است از حتی دیدن فضای کاخ و میراثی که مقرر است برای فرزندانشان یادگار بماند.
همچنان مصرند؛ نه ماسک به دهان دارند و نه پاپوش پای بچه می کنند. تعدادشان کم است و به چند خانوار می رسد اما همین تعداد هم در ایام کرونایی که نه تنها جانِ موزه داران را به خطر می اندازد، بلکه دستورات ایمنی که از ابتدا برای حفاظت از آثار تاریخی در فضاهای سربسته در چارچوب پروتکل هایی ایمن مطرح و تصویب شدند به هیچ انگاشته می شود، شاید هم فکر می کنند پول داده اند و حالا مقرر است ارث پدری شان را ببینند…
مراقبان موزه اما فقط نگاه می کنند و سرِ تاسف تکان می دهند، اما در مقابل اعتراض ما برای بی توجهی به این برخوردها حرف های تکان دهنده ای می زنند؛ «همین امروز آمار بیشتر از سه هزار نفر انتشار یافته، تا زمانی که رعایت نشود همین است. گویا این افراد هم دوست دارند که دنبال کرونا بدوند، اما ما دیگر به آنها تذکر نمی دهیم، از بس بی ادب و طلبکارانه جواب می دهند»
اما به نظر می آید فرهنگی که موزه داران تلاش کردند تا دست کم در طول شش ماه گذشته آنرا برای مخاطبانی که در ایام کرونایی فقط راه موزه ها برای شان باز است نهادینه کنند، هنوز راه زیادی در پیش دارد، تا علاوه بر تامل برای سلامتی خودشان، به فکر حفاظت از تاریخ و فرهنگ کشورشان هم باشند.
منبع: تور مسافرتی