سایتی برای معرفی تورهای مسافرتی و گردشگری
۱۰ اولویت مهم پیشنهادی به استاندار برای رونق گردشگری مازندران

۱۰ اولویت مهم پیشنهادی به استاندار برای رونق گردشگری مازندران

به گزارش تور مسافرتی، ساری: «گردشگری مازندران در دوره ی جدید مدیریت اجرائی استان و دولت چهاردهم باید چه مسیری را طی نماید که به نقطه ایده آل و مطلوب برسد؟» عباس مهدوی پژوهشگر و ایده پرداز حوزه گردشگری در جواب این پرسش ۱۰ اولویت مهم را برای پیگیری از طرف استاندار مازندران و اداره کل میراث فرهنگی مطرح کرده است.
به گزارش تور مسافرتی به نقل از خبرگزاری ایرنا، گردشگری یکی از محورهای اصلی توسعه مازندران است. در ۲ دهه اخیر در رابطه با این صنعت درآمدزا و محوری سخنان زیادی از زبان مسؤلان بیان شد. گام هایی نیز در دولت های مختلف برداشته شد که عمده آنها به سر انجام روشن و مشخصی نرسیدند. گواه این نافرجامی نیز وضعیت فعلی گردشگری بی برنامه بدون راهبرد مازندران است که چالش های آن بر فوایدش می چربد.
معمولا در شروع هر دوره مدیریتی در مازندران شعارها و اظهارنظرهایی از جانب مسؤلان ارشد در رابطه با برنامه های مد نظر برای رونق گردشگری این استان مطرح می شود. در این دوره نیز که از ۱۰ آذر با معارفه مهدی یونسی رستمی بعنوان استاندار مازندران شروع شد، رونق گردشگری یکی از برنامه های اصلی مدیریتی استان عنوان شده است:
«یکی از الزامات توسعه گردشگری، ایجاد و گسترش مراکز خاص گردشگری مانند نمک آبرود حداقل در چند نقطه استان و ایجاد شهرک های گردشگری در شهرستان های مختلف مازندران است که نسبت به اجرای این مهم با بهره گیری از ظرفیت عظیم بخش خصوصی اقدام خواهم کرد. البته قبل از کلنگ زنی و شروع هر پروژه ای با کمک کارشناسان و دستگاههای اجرایی مرتبط، بسترهای لازم از قبیل تأمین آب، انرژی و منابع را تا پایان کار به شکل دقیق محاسبه و تعیین خواهم کرد. مازندران با اعتبارات استانی، مشغول عرضه خدمات ملی و فراملی است و ظرفیتهای گردشگری آن مقصد سفر جمعیت خیلی از توریستهای داخلی و حتی خارجی بخصوص کشورهای حوزه خلیج فارس است. اما با عنایت به زیرساخت های موجود امکان سرویس دهی مطلوب فراهم نیست. یقینا حمایت های اعضای محترم هیات دولت بخصوص هدایت و حمایت راهبردی وزیر محترم گردشگری که از افتخارات استان هستند، می تواند بسیار موثر واقع شود که از ایشان و دولت محترم در این حوزه کمک می خواهم.»
این چند جمله بخشی از اظهارات یونسی رستمی است که در مراسم معارفه اش مطرح کرده بود تا نشان دهد نگاهش به حوزه گردشگری جدی است. اما برای تحقق اهدافی که از جانب او مطرح شده و پیشتر سایر استانداران بیان کرده بودند الزاماتی مورد نیاز است که که بدون آنها نمی توان به رونق گردشگری مازندران امیدوار بود.
عباس مهدوی پژوهشگر و فعال حوزه گردشگری و نویسنده کتاب های «مینیاتور شمال» و «سلام ساری» که هم اکنون مدیر روابط عمومی و امور بین الملل صندوق توسعه و احیای بناهای تاریخی و فرهنگی ایران است و از ایده پردازان حوزه گردشگری به شمار می آید، بر این باور است که استاندار مازندران برای ریل گذاری در راه رسیدن گردشگری این استان به نقطه ای مطلوب باید دست کم ۱۰ راهبرد را به شکل جدی مورد توجه قرار دهد. با این کارشناس و پژوهشگر صنعت توریسم در رابطه با الزامات و نیازهای بهبود اوضاع گردشگری در مازندران گفتگو داشتیم:
آقای مهدوی، شما سال ها در زمینه گردشگری کار پژوهشی و اجرایی انجام دادید و حتی کتاب هایی نیز تالیف کردید. فکر می کنید چه گامی در این استان برای رونق گردشگری دارای اولویت است که هنوز برداشته نشد؟
گردشگری ما راهبرد و برنامه ندارد. استاندار جدید مازندران در روز معارفه نکاتی را در رابطه با گردشگری بیان نمود. جای امیدواری است که گردشگری در اولویت برنامه های مدیر ارشد استان قرار دارد. اما باید دید راهکار و اولویت ها چه هستند.

واقعیت اینست که سال ها است نقشه راهی در حوزه گردشگری نداریم و اولویت هایش برای این استان مشخص نیستند. استان ما به اندازه کافی برای سرمایه گذاری جاذبه دارد. باید اولویت هایی را مد نظر قرار داد که وظیفه ساختاری دولت می باشد. نیازی نیست دستگاه دولتی به دنبال جذب سرمایه گذار باشد. چون بستر سرمایه گذاری که فراهم باشد سرمایه گذار خودش راغب می شود و اعلام مادگی می کند.
من توجه به ۱۰ راهبرد مهم را برای رونق گردشگری در استانی مانند مازندران ضروری می دانم. «گسترش زیرساخت های خدماتی»، «رفع موانع سرمایه گذاری»، «توجه به هویت و میراث فرهنگی»، «بهره گیری از میراث جهانی»، «رونق صنعت سوغات و صنایع دستی»، «تبلیغات و بازاریابی»، «هدفمند کردن و هدایت گردشگری در روستاها و اقامتگاه های بومگردی»، «ساماندهی معماری»، «بهبود مبلمان شهری» و «توجه اصولی و غیرشعاری به گردشگری دریایی» نکاتی هستند که می توانند زنجیره گردشگری را در مازندران تکمیل کنند.
دلیل اینکه «گسترش زیرساخت های خدماتی» را قبل از سایر شاخصها عنوان کردید اولویت دار بودن این مورد است؟
بله. در گام نخست وظیفه دولت و مدیریت ارشد استان اینست که گسترش زیرساخت ها را مورد توجه قرار دهد. وقتی زیرساخت برای عرضه خدمات به این حجم توریست فراهم نباشد هر چقدر هم سرمایه گذاری کنید موفق نخواهید بود. مثل همین جاده های ما که مسافران ساعت ها در آن می مانند، خیابان های شهر های استان که ظرفیت بومیان ساکنان را هم ندارند و در تعطیلات قفل می شوند یا سایر زیرساخت ها مثل آب و برق و گاز.

مسیر ریلی ما هم جایگاهی در حمل و نقل مسافر ندارد و پروازهای ما بشدت ضعیف است. پروازهای داخلی ما باید تقویت شود. حتی موضوع کمتر دیده شده ای مانند سرویسهای بهداشتی بسیار مهمی است.
هر کدام از این نکات یک سرفصل مهم در صنعت توریسم به شمار می آیند. زیرساخت های اولیه که در یک منطقه فراهم باشد، سرمایه اری به مرور اتفاق می افتد. البته مشروط بر اینکه سنگ های پیش پای سرمایه گذار را برداریم.
یعنی «رفع موانع سرمایه گذاری» که در ۱۰ راهبرد اصلی به آن اشاره کردید.
دقیقا. اولویت دوم رفع موانع سرمایه گذاری است. از سال ها پیش تا کنون صحبت از پنجره واحد سرمایه گذاری در استان مطرح است. اما هنوز سرمایه گذارانی که وارد استان می شوند از روند صدور مجوزها گلایه دارند. پیگیری برای دریافت مجوزها در دستگاههای مختلف، وظیفه سرمایه گذاران نیست.
بستر کار برای سرمایه گذاری در حوزه گردشگری باید فراهم باشد و سرمایه گذار اصلا نباید وارد ادارات شود.
این وظیفه سازمانی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و استانداری است که شرایطی فراهم نمایند تا سرمایه گذار به سادگی کارش را شروع کند. بستر کار برای سرمایه گذاری در حوزه گردشگری باید فراهم باشد و سرمایه گذار اصلا نباید وارد ادارات شود. فرقی ندارد سرمایه گذاری برای ساخت هتل باشد یا اسکله تفریحی یا شهرک گردشگری سلامت.
برای تحقق این هدف به تقویت میز سرمایه گذاری در اداره کل میراث فرهنگی مازندران نیاز داریم. این چالش باید با همراهی استانداری و میراث فرهنگی و سایر دستگاههای مرتبط حل شود. موانع را که برداریم خود سرمایه گذار می آید.

سومین اولویت مورد تاکید شما «توجه به هویت و میراث فرهنگی» است. نگاه تان به این مورد از سر دغدغه فرهنگی است یا رونق گردشگری را دنبال می کند؟
میراث فرهنگی و فرهنگ یک جامعه با همه اجزایی که دارند، ظرفیتهای رونق گردشگری هستند و نمی توان آنها را جدا از هم دید. کافی است مرور کنید که در شهر های موفق خودمان و کشورهای پیشرو در حوزه گردشگری چقدر از ظرفیتهای فرهنگی بهره گرفته می شود.
برای نمونه به غذا اشاره می کنم که بخشی از فرهنگ یک جامعه است و الان یک شاخه پردرآمد از گردشگری را در جهان شکل داده است. این ظرفیت به ظاهر ساده اما بسیار جدی است. گردشگری خوراک که امروز در دنیای گردشگری یک مزیت به حساب می آید، در مازندران مغفول مانده است.
در حالی که بسیاری از غذاهای ما ثبت ملی شده، بخش عمده ای از رستوران ها و هتل های ما هنوز به این حوزه ورود نکردند و اصلا غذاهای محلی ما را نمی شناسند. این وظیفه اداره کل میراث فرهنگی است که در حوزه معرفی خوراک بومی کار کند تا این ظرفیت ها در لیست غذاهای رستوران ها و هتل ها قرار بگیرد.

ما از استان هایی هستیم که تعداد زیادی نان محلی داریم و حتی بعضی از این نان ها ثبت ملی شده اند. در حوزه غذاهای دریایی، غذاهای طبیعت محور، شیرینی ها، ترشی ها و چاشنی ها هنوز هیچ کار چشم گیر و اثرگذاری در استان انجام نشده است.
البته این کم کاری در دیگر حوزه های میراث فرهنگی مازندران هم به چشم می آید.
متاسفانه همینطور است. باید در زمینه میراث فرهنگی جاذبه خلق شود. نسل جدید و بچه های امروز در مازندران گذشته شان را نمی شناسند. در شهرها و روستاهای استان عمدتاً رد پای پررنگی از فرهنگ بومی نمی بینیم.
برای کمک به گردشگری از طریق میراث فرهنگی، اول باید هویت مان را احیا نماییم و بشناسانیم.
غار هوتو در بهشهر که مهد شروع تمدن در منطقه است و نشانه های زندگی انسان های اولیه در آن وجود دارد، حالا به صورت کامل رها شده و از این ظرفیت میراثی و تاریخی به درستی بهره گرفته نمی گردد. سایت تاریخی پرارزش گوهرتپه بهشهر که اتفاقا استاندار ما هم اهل همین منطقه است، هرچند در کنار جاده اصلی قرار دارد، سال هاست بلااستفاده رها شده است. مسجد تاریخی فرح آباد ساری به ابتدایی ترین شکل استفاده می شود.

خانه های تاریخی استان را هم به این لیست اضافه کنیم؟
بله. اتفاقا این خانه های درحال نابود ظرفیت بیشتری برای تبدیل شدن به جاذبه های گردشگری با کاربری های متفاوت دارند. عمده خانه های تاریخی مازندران بخصوص در ساری رها شده اند. در مرکز مازندران تعداد زیادی بنای تاریخی داریم که هیچ کدام شان در زمینه گردشگری فعال نیستند. آب انبارها و حمام ها و خانه های تاریخی ساری که در راه تخریب قرار دارند می توانند کاربری در رابطه با گردشگری داشته باشند. ولی ما به هویت مان توجه نکردیم.
این استان یک موزه مرکزی هم ندارد. حتی بعنوان پایتخت کشتی ایران هنوز موزه کشتی نداریم. هزاران قطعه سکه تاریخی در مخزن میراث فرهنگی استان خاک می خورد، اما یک موزه سکه در استان راه اندازی نشد.
برای کمک به گردشگری از طریق میراث فرهنگی، اول باید هویت مان را احیا نماییم و بشناسانیم. این ها مسئولیت بخش دولتی در برابر رونق گردشگری یک منطقه است. وظیفه اداره کل میراث فرهنگی مازندران جاذبه آفرینی از داشته های استان است.
حتی سه اثر ثبت شده مازندران در لیست میراث جهانی هم شرایط مناسبی ندارند. بنابراین «بهره گیری از میراث جهانی» را بعنوان چهارمین اولویت مورد توجه می دانم. ما باید سراغ میراث جهانی برویم و بستر را برای ثبت آثاری دیگر از مازندران در این لیست فراهم نماییم.

از راه آهن شمال، جنگل های هیرکانی و باغ عباس آباد بهشهر که ثبت جهانی شدند چه بهره ای گرفتیم و چه راهبردی برای بهره گیری مناسب از آن در استان داریم؟ این ها چاه های نفت مازندران هستند. بسترسازی برای رونق گردشگری ریلی وظیفه بخش دولتی است تا بخش خصوصی وارد عمل شود.
باغ های کویری ایران مقاصد مهم و مشهور گردشگری هستند، اما تنها باغ جهانی غیرکویری ایران که در بهشهر قرار دارد، به شکل نامناسب استفاده می شود و به بازارچه تبدیل گشته است. ۲ قله بزرگ دماوند و علم کوه را در مازندران داریم که هر سال محل حضور کوهنوردان خارجی است. چقدر به این ظرفیت توجه کردیم؟ کاملا بی توجه بودیم. باید زیرساخت های بهره گیری از این ظرفیت ها را فراهم نماییم.

برای «رونق صنعت سوغات و صنایع دستی» که بعنوان یکی دیگر از اولویت های گردشگری مازندران نام بردید چه باید کرد؟
اگر جای استاندار بودم همه مدیران را در مازندران بخصوص در حوزه صنعت توریسم به شهری مانند لاهیجان می بردم که هم یک هفته شهر را ببینند و هم با برندسازی و بهره برداری درست از صنعت سوغات آشنا گردند. مزارع چای لاهیجان در بخش توریسم فعال شده اند. با این محصول هم توریست جذب می کنند و هم از فروش آن درآمد دارند.

کلوچه در گیلان یک صنعت است. بیراه نیست اگر بگوییم که تمام شهر های مازندران فروشنده کلوچه های لاهیجان هستند. هزاران نفر در صنعت کلوچه گیلان کار می کنند و این یعنی بهره گیری درست از صنعت سوغات در اقتصاد گردشگری که چرخه عظیمی از درآمد را در این استان بوجود می آورد. در لاهیجان سه بخش کشاورزی، صنعت و گردشگری به موازات هم فعال می باشند. مشابه همین وضعیت را میتوان در مازندران ایجاد کرد. ما ظرفیت برای برندسازی سوغات کم نداریم.
مسئولان استان می گویند در ۱۴ محصول کشاورزی و باغی رتبه نخست تولید کشور را داریم. من می پرسم این محصولات رتبه دار کجای صنعت سوغات ما قرار دارد؟ از برنج، کیوی، مرکبات و داروهای گیاهی چه بهره ای در صنعت سوغات بردیم؟ اینکه فقط جشنواره هایی تعریف نماییم دردی را دوا نمی نماید. پس این محصولات باید وارد صنعت سوغات شود و تا چرخه عظیمی از صنعت، کشاورزی و گردشگری را به هم پیوند دهد.
همین وضعیت را در صنایع دستی مازندران هم می بینیم.
بله. به صنایع دستی هم باید توجه ویژه شود. فروشگاه های صنایع دستی ما هنوز جایگاه مناسبی در گردشگری ندارند. حتی چند سال بازار استان را صنایع دستی چینی و مالزیایی و تایلندی تسخیر کرده بود که حالا به خاطر گرانی ارز کمتر وارد می شود. بازارچه های صنایع دستی ما که فعال شوند اقتصاد صنایع دستی شکل می گیرد.

مازندران در حوزه چوب و سفال می تواند حرف های زیادی برای گفتن داشته باشد. همدان در حوزه سفال هزینه و برنامه ریزی کرد و نتیجه گرفت. ولی مازندران که سفالش در تاریخ ایران شهرت داشت و حتی سقف خانه هایش سفالی بودند در این بخش جا ماند. حصیربافی و دستبافته های جذاب و متنوع مازندران هم به حق شان در صنایع دستی کشور و صنعت توریسم نرسیدند.
دولت باید برای تقویت دیپلماسی گردشگری هزینه کند و استان را بشناساند.
در کنار همه این موارد باید در بسته بندی سوغات و صنایع دستی هم برنامه ریزی درستی داشته باشیم تا جاذبه محصولات مان بیشتر شود.
در اولویت ها به «تبلیغات و بازاریابی» هم اشاره کردید. منظورتان تبلیغ در زمینه داخلی است یا بین المللی؟
ما در هر ۲ سطح فاصله بسیاری با نقطه مطلوب داریم. برای همین هم معتقدم «تبلیغات و بازاریابی» گردشگری اولویت دیگری است که بخش دولتی در استان باید به شکل جدی دنبال کند. وظیفه دستگاههای دولتی در رابطه با این حوزه، معرفی ظرفیتهای مختلف مازندران به استان ها و کشورهای همسایه است.
این کار مسئولیت بخش خصوصی نیست. تولید محتوا و حضور در جشنواره های داخلی و خارجی وظیفه دستگاههای اجرایی مرتبط می باشد. دولت باید برای تقویت دیپلماسی گردشگری هزینه کند و استان را بشناساند. البته این زمانی محقق می شود که پنج اولویت قبلی مدیریت و محقق شوند.
روستاها را چطور باید وارد چرخه درست گردشگری کنیم؟
بومگردی و اقامت در روستاها با عنایت به تعداد زیاد روستاها و طبیعت و فرهنگ بومی مزیت جدی گردشگری مازندران هستند. اما بومگردی ما به این شیوه نباید ادامه داشته باشد. هم اکنون بومگردی موفق مبتنی بر تعاریف و اهدافِ اصلی این فعالیت در استان به اندازه تعداد انگشتان یک دست هم نداریم. چون مولفه های فرهنگ بومی را رعایت نمی کنند. اینکه مسافر فقط در یک خانه بومی اقامت کند بومگردی نیست. مسافر در اقامتگاه بومگردی باید دریافت کننده فرهنگ بومی باشد و زندگی بومی را تجربه کند. یعنی زیست بومی مهم می باشد.

بومگردی های پرتعداد استان ظرفیت مهمی هستند، اما باید آموزش ببینند. بومگردی شامل معماری، فرهنگ، غذا، آداب و حتی فعالیت شغلی بومی است. مسافر هم باید آموزش ببیند که به جامعه محلی احترام بگذارد و حتی کمک حال آنها باشد و در راه احیای جامعه بومی گام بردارد.
ما در روستاهای مان بافت و معماری روستایی را از دست داده ایم. برای این احیای درست و کاربردی این ظرفیت چه باید کرد؟
در اولویت های ۱۰ گانه ای که مطرح کردم ساماندهی معماری هشتمین موردی است که باید مورد توجه و پیگیری مدیریت ارشد استان قرار بگیرد. معماری موضوع مهمی است که همواره از آن غافل مانده ایم. وزیر قبلی میراث فرهنگی به این مورد و حقیقت تلخ اشاره صریح و درستی داشت که ما در ادوار مختلف از صفوی تا قاجار و پهلوی و اول و دوم شاهد هویت معماری هستیم، اما در دوره جمهوری اسلامی با همه توانمندی هایی که داریم و تربیت نخبگان و معمارانی خوش ذوق، به یک الگوی معماری مبتنی بر فرهنگ بومی و فرهنگ ایرانی-اسلامی نرسیدیم. نتیجه این وضعیت را امروز در کشور می بینیم و از قضا مازندران بدترین شکل این وضعیت را دارد. مجموعه ای ناهمگون و نامفهوم از ساخت وساز را در شهرها و روستاهای مازندران می بینیم.
ساخت ساختمان های بلندمرتبه در شمال بدون توجه به هویت معماری پیشرفت محسوب نمی شود.
در روستاهای ما خبری از معماری بومی نیست. البته توجه به این مورد وظیفه راه و شهرسازی و بنیاد مسکن هم هست، اما اداره کل میراث فرهنگی باید در این حوزه برنامه داشته باشد تا به آنها عرضه بدهد و استاندار از مسؤلان این دستگاه ها بخواهد تا ساماندهی معماری در شهرها و روستاهای مازندران جدی گرفته شود.

باید مشخص شود که اگر هتل و رستوران و خانه و سایر ساختمان ها را با هر نوع کاربری می سازیم هویت معماری ما کجاست؟ بخش زیادی از سفرها به کشورهای مختلف به خاطر معماری و همین داشته های فرهنگی است. ساخت ساختمان های بلندمرتبه در شمال بدون توجه به این مورد پیشرفت محسوب نمی گردد. بلکه باید معماری را هم حفظ نماییم.
علاوه بر معماری ناهمگون و بی هویت در ساختمان سازی های شهری و روستایی مازندران، از نظر شهرسازی هم با چالش مواجهیم. شهر های ما سیمای مناسبی ندارند که ماهیت فرهنگی و جغرافیایی یک شهر شمالی را نشان دهد. در این بخش چقدر با شهر های موفق گردشگری فاصله داریم؟
سیمای شهری به تنهایی یک جاذبه برای گردشگران بحساب می آید. تغییر سیما و منظر شهر های استان یک اولویت مهم می باشد. مبلمان شهری و گردشگری شهری در مازندران بشدت مورد غفلت واقع شده و شهر های ما از نظر مبلمان شهری وضعیت مناسبی ندارند. ضمن اینکه در همان مقدار اقدام انجام شده هم مسیرِ مشخص و دقیقی نمی بینیم. بنابراین شهر های ما از نظر شهرسازی شهر های زیبایی نیستند.
نه تنها گامی برای شهرسازی اصولی در مازندران برداشته نشد، بلکه همان مقدار بافت قدیمی که می تواند معرف ماهیت و هویت معماری شهر های ما در بافت باارزش باشد را نیز داریم از دست می دهیم. اگر یک مؤلفه قوی در شهر وجود داشته باشد همان حفظ بافت پرارزش و ایجاد پیاده راه فرهنگی است. ضروری است شهرداران پای کار بیایند و مسیر درست به آنها نشان داده شود. انتخاب شهرداران برتر در این حوزه و درنظر گرفتن سیاست های تشویقی در این امر بسیار اهمیت دارد.

استاندار مازندران در مراسم معارفه اش برای مازندران از اصطلاح کلانشهر بهره برد که اشاره و نگاه بسیار درستی است. اما برای تحقق این اصطلاح باید کل استان را در عمل هم به مثابه یک شهر دید. به نظرم حتی اعضای شورای شهرها برای انتخاب شهرداران شهر های مازندران بخصوص شهر های گردشگرپذیر باید از از دستگاه هایی مانند اداره کل میراث فرهنگی و فرهنگ و ارشاد اسلامی مشورت بگیرند. نمونه مناسب انتخاب یک شهردار آشنا به حوزه گردشگری را در تنکابن می بینیم که هم از نظر مبلمان شهری و هم در زمینه برگزاری رویدادهای گردشگری توانست در این شهر گامهای خوبی بردارد.
یک ظرفیت مهم گردشگری در مازندران دریا و ساحل است که از سال ها پیش تا کنون در رابطه با آن وعده هایی داده می شود و همچنان با آنچه که باید باشد فاصله دارد. برای رونق گردشگری دریایی باید چه مسیری را در پیش گرفت؟
این موضوع که یکی از اولویت های ۱۰ گانه برای گردشگری مازندران است، ابعاد مختلفی دارد. ما در مازندران فقط با کلیدواژه گردشگری دریایی آشنا هستیم و پیش نیازهای آنرا نادیده گرفته ایم. گردشگری دریایی با خرید چند کشتی و ساخت چند اسکله رونق نمی گیرد. قبل از هر گامی ابتدا باید مسائل زیست محیطی دریا و ساحل را مدیریت نماییم. دریای ما بشدت آلوده است. فاضلاب شهری و روستایی و سموم کشاورزی وارد دریا می شود و زباله ها در خیلی از نقاط ساحلی ما رها شده اند. حتی در بعضی نقاط سایت دپوی زباله های شهری را در ساحل می بینیم. خزر دارد می میرد و با تنفس مصنوعی زنده مانده است. گونه های خزری مانند فوک ها و ماهیان خاویاری در معرض خطر انقراض قرار دارند. پس اول باید اکوسیستم خزر را احیا نماییم و اولویت نخست حفظ محیط زیست دریا است.
ساحلی که شبیه بازار و خیابان های بمبئی است نمی تواند به رونق گردشگری دریایی کمک نماید.
نکته بعدی داشتن زیرساخت مشخص و اصولی است که این هم در سواحل مان دیده نمی گردد. ساحل دریا در شهر های مازندران هیچ شکل و شمایل مشخصی ندارد. در تعطیلات ببینید که ساحل مازندران چقدر بی نظم و شلوغ و بدون برنامه است. توریست خارجی چرا باید از حضور در چنین ساحل و دریایی که نه زیرساخت دارد، نه پاکیزه است و نه می تواند از آن آرامش کسب کند لذت ببرد؟

ساحلی که شبیه بازار و خیابان های بمبئی است نمی تواند به رونق گردشگری دریایی کمک نماید. ما ساحل بسیار زیبا و متفاوتی داشتیم که در یکی ۲ دهه اخیر بکری و زیبایی و آرامشی که داشت از بین رفت. سیما و منظر ساحل در مازندران باید شکل خوبی پیدا کند و بعد وارد فازهای بعدی گردشگری دریایی شویم.
در این زمینه با کشورهای همسایه خزر امکان رقابت داریم؟
مزیت ساحل و دریا در مازندران طبیعت این استان است که آنها ندارند. وگرنه از زیرساخت مزیتی نداریم. اما کشورهای همسایه درحال مزیت سازی برای مناطق ساحلی خودشان هستند و چندان دور از ذهن نیست اگر بگویم تا چند سال آینده ظرفیت ساحل خزر را در حوزه جذب توریستهای خارجی از دست می دهیم. چون همسایه های ما گامهای بسیار بزرگی را برداشته اند و درحال تحقق رویاهای شان هستند.
اگر دیر بجنبیم –که البته دیر هم شده- گردشگری دریایی را هم بدون برنامه و در همین مسیر نادرست از دست می دهیم.
توجه وزارت میراث فرهنگی و استاندار مازندران را به زیرساخت های گردشگری درحال ساخت که همسایگان ما در سواحل خزر طراحی نموده اند جلب می کنم. این مناطق بزودی به مقاصد مهم گردشگری در منطقه تبدیل می شوند و توریست خارجی پایش را هم در ساحل شمال ایران نخواهد گذاشت. حتی توریست داخلی هم با عنایت به مسافت کم و امکانات زیاد امکان دارد به سواحل خزر در کشورهای همسایه جذب شود.

ساحل آوازه که به فاصله ۹۰ کیلومتر از بندر ترکمن در ترکمنستان با هتل ها و فرودگاه و زیرساخت های مناسب درحال ساخت است بزودی مقصدی جذاب برای گردشگران خواهد شد. قزاقستان در بندر آکتائو ایجاد منطقه گردشگری را شروع کرده و جمهوری آذربایجان هم برنامه های گسترده ای برای بهره گیری از ظرفیت دریا و ساحل در صنعت توریسم دارد. کشورهای همسایه خزر به سرعت درحال افزایش توجه به گردشگری دریایی هستند. هرچند ساحل شان به زیبایی ساحل مازندران نیست، اما با پروژه هایی جذاب توجه گردشگران را جلب می کنند. ما اگر دیر بجنبیم –که البته دیر هم شده- گردشگری دریایی را هم بدون برنامه و در همین مسیر نادرست از دست می دهیم.
فکر می کنید استانداری و اداره کل میراث فرهنگی مازندران می توانند این راهبردها را اجرایی کنند؟
این راهبردها اجبار هستند و باید مورد توجه و پیگیری قرار بگیرند. در غیر این صورت همین مسیر در گردشگری مازندران ادامه خواهد داشت. البته اداره کل میراث فرهنگی به تنهایی نمی تواند در این حوزه کاری کند. چون گردشگری یک حوزه فرابخشی است. مدیریت و راهبری برنامه ها را باید اداره کل میراث فرهنگی بر عهده داشته باشد و بقیه دستگاه ها هم پای کار بیایند. استاندار هم مجدانه بایستد و هر هفته پیگیر خروجی جلسه های ارتباط داشته باشد. اما اگر نگاه اداری باشد از این جلسات خروجی نخواهیم داد.
برای تحقق این اهداف به نگاه های رویاپردازانه و شعارهای بلندپروازانه مثل ترسیم چشم انداز برای رقابت گردشگری مازندران با ترکیه نیاز نداریم. استاندارانی داشتیم که می گفتند مازندران باید در گردشگری به ترکیه برسد. اینکه خودمان را در گردشگری با مقصدی مانند ترکیه مقایسه نماییم اشتباه است. چون چیزی از ما شبیه ترکیه و سایر مقاصد خارجی گردشگری نیست و نخواهد بود. اصلا نمی توانیم الگوی آنها را در گردشگری اجرا نماییم. باید مدل ایرانی موفق مانند لاهیجان و سرعین را برای رونق گردشگری مازندران مثال بزنیم.
با توجه به کشش بالای مازندران برای سرمایه گذاری در بخش توریسم اگر این گام ها برداشته شود، سرمایه گذار خودش وارد استان می شود و کار را شروع می کند. در این حوزه پیشنهاد پایانی و جدی ام به استاندار مازندران، تشکیل شورایعالی گردشگری استان است. شورایی با ریاست استاندار و عضویت همه دستگاههای اجرایی و خدماتی که دبیری آنرا اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مازندران بر عهده داشته باشد و با فوریت و دقت پیگیر تحقق اولویت ها و پیش نیازهای رونق گردشگری در مازندران باشد.

منبع: